چگونه معماری برند را توسعه دهیم
به میتوانید سایت آموزشی خوش آمدید، درضمن اگر برای کسب و کار به جذب مشتری نیاز دارید پیشنهاد میکنیم روی سایت تبلیغات کلیک کنید تا بزرگترین سایت تبلیغات ایران بشوید.
چگونه معماری برند را توسعه دهیم
همانطور که هر ساختمانی نیاز به پایه دارد، هر کسب و کاری نیز به معماری برند نیاز دارد. این ساختاری است که به شما امکان می دهد پیشنهادات خود را سازماندهی کنید، هویت برند را ایجاد کنید. /a>، و ارزش ویژه برند را به دست آورید.
معماری مناسب برند، وضوح محصولات یا خدمات شما را فراهم میکند و بر نحوه ارتباط برندها و زیربرندهای شما با یکدیگر تأثیر میگذارد.
بدون این چارچوب، هیچ ارتباطی بین پیشنهادات، پیامها و هویت برند شما وجود ندارد. این ناهماهنگی می تواند مصرف کنندگان را سردرگم کند و ارزش کلی برند را کمرنگ کند. (به آن فکر کنید مانند قدم زدن در ساختمانی که در آن هر اتاق دارای طراحی داخلی بسیار متفاوتی است).
برای اطمینان از اینکه معماری برند شما متناسب با تجارت شما است، این پست مدل های مختلف معماری برند را به اشتراک می گذارد، نمونه های واقعی را برجسته می کند و مراحلی را برای انتخاب بهترین ساختار برای شرکت شما ارائه می دهد.
معماری برند چیست؟
معماری برند چارچوب سازمانی است که شرکت برای ساختار برندها، زیربرندها و محصولات یا خدمات خود استفاده میکند.
این چارچوب به تعریف وسعت و عمق یک برند کمک میکند، که توسعه کمپینهای بازاریابی، شناسایی فرصتهای رشد و اطمینان از درک مشتریان از پیشنهادات را آسانتر میکند.
شرکت ها از معماری برند برای اطلاع رسانی تلاش های داخلی استفاده می کنند. بهعنوان پایهای برای هویت برند، راهنمای سبک، و داستان برند عمل میکند، اما همچنین با برجسته کردن فرصتهای تبلیغات متقابل، آگاهی از برند، و ادغام و اکتساب، به افزایش کارایی کمک میکند.
معماری برند همیشه برای مصرف کنندگان واضح نیست، زیرا از آن به عنوان راهی برای طبقه بندی شرکت و درک اینکه چگونه نیازهای آنها را برآورده می کند استفاده می کنند. برای مثال، ممکن است مردم ندانند که آلفابت شرکت مادر گوگل است. اما آنها درک خاصی از ارزش ویژه برند Google دارند و آن را به محصولاتی مانند Google Sheets، Google Docs یا Google Search منتقل میکنند.
در نهایت، معماری برند به معنای نظم بخشیدن به پیشنهادات یک برند و ایجاد ارزش ویژه برند است. هر معماری برای هر کسبوکاری کار نمیکند، بنابراین بیایید به گزینهها نگاه کنیم تا ببینیم کدام یک برای برند شما مناسب است.
مدل های معماری برند
متداولترین مدلهای معماری برند عبارتند از: خانه مارک، خانه مارکها، مارکهای تایید شده، و مارکهای ترکیبی.
خانه مارک دار
معماری خانههای دارای مارک تجاری، چندین برند خانه را تحت یک نام تجاری واحد ترکیب میکند و از برند اصلی تثبیتشده برای ارزش ویژه، آگاهی و وفاداری مشتری خود استفاده میکند. اغلب، مارکهای خانه برای هدف قرار دادن بخشهای مختلف مخاطب برای به حداکثر رساندن دسترسی و درآمد طراحی میشوند.
بهعنوان مثال، اپل از معماری خانههای مارکدار استفاده میکند تا ظاهر و احساسی یکپارچه در میان برندهای فرعی خود ایجاد کند: iPad، iPhone، iMac، Watch و TV. با تکیه بر پایگاه مشتریان وفادار اپل، برندهای فرعی ارزش سهام خود را افزایش می دهند و به راحتی خریداران را جذب می کنند.
شرکتهای زیر از معماری خانههای دارای مارک استفاده میکنند:
- FedEx: FedEx Express، FedEx Ground، FedEx Freight، FedEx Office، و غیره
- Virgin: Virgin Mobile، Virgin Pulse، Virgin Money و غیره
- HubSpot: مرکز بازاریابی، مرکز فروش، مرکز خدمات، مرکز محتوا، مرکز عملیات
خانه برندها
معماری خانهای از برندها، برند اصلی را کم اهمیت جلوه میدهد تا برندهای فرعی را نشان دهد. این ساختار به برندهای فرعی اجازه می دهد تا خودشان بدرخشند زیرا به پیام رسانی، ظاهر یا موقعیت مارک های اصلی وابسته نیستند. اما پیچیدگی را نیز افزایش میدهد زیرا هر برند دارای مخاطب، هویت برند، استراتژی بازاریابی و ارزش ویژه است.
به دلیل این پیچیدگی، شرکتهایی که از ساختار خانه برندها استفاده میکنند، اغلب مارکهای بزرگ جهانی با ارزش سهام ثابت هستند. در حالی که مارک اصلی ممکن است به طور گسترده ای شناخته شود، مانند شرکت کالاهای مصرفی Unilever، می تواند در پشت صحنه نیز باشد، مانند شرکت فست فود Yum! مارک ها.
شرکتهای زیر از معماری خانه برندها استفاده میکنند:
- Procter & Gamble: Pampers، Tide، Bounty، Bounce، Dawn، Tampax و موارد دیگر
- یوم! برندها: KFC، Pizza Hut، Taco Bell و The Habit Burger Grill
- لوازم GE: Monogram، Café، GE، GE Profile، Haier و Hotpoint
- برندهای فوکوس: Aunties Anne’s، Cinnabon، Jamba Juice، Carvel، و موارد دیگر
- PepsiCo: Pepsi، Lays، Quaker Oats، Gatorade، Aquafina، Tropicana و موارد دیگر
برند ترکیبی
معماری برند هیبریدی، خانه برندها و مدلهای خانه مارکدار را ترکیب میکند. هدف از این ساختار این است که برندهای فرعی دارای سبک های مشابه با مارک اصلی باشند و در عین حال هویت برند متمایز را حفظ کنند.
شرکتهایی که از معماری ترکیبی استفاده میکنند ممکن است نام تجاری اصلی را در بازاریابی ذکر کنند، اما اکثراً این مدل را به عنوان راهی برای جدا نگه داشتن برند اصلی و برندهای فرعی پس از دورهای ادغام و ادغام، اتخاذ میکنند. همچنین برای برندهایی که میخواهند به مخاطبان هدف بسیار متفاوتی پاسخ دهند، مانند Marriott Bonvoy، رویکرد خوبی است.
با اتخاذ یک رویکرد ترکیبی، این شرکت مجموعهای از برندهای متنوع را حفظ میکند که شامل هتلهای لوکس، مانند ریتز کارلتون، در کنار گزینههای مقرون به صرفه، مانند Residence Inn میشود.
شرکتهای زیر از رویکرد ترکیبی استفاده میکنند:
- الفبا: Google، Nest، YouTube، Fitbit، Waze، و موارد دیگر
- Microsoft: LinkedIn، Skype، GitHub، Mojang و موارد دیگر
- Amazon: AmazonBasics، Presto!، Mama Bear، AmazonFresh، Zappos و موارد دیگر
- Levi’s: Levi’s، Dockers، Denizen و Signature توسط Levi Strauss & Co
برند تایید شده
یک گزینه دیگر برای معماری برند، مدل برند تایید شده است که دارای یک برند اصلی و زیربرندهایی است که بر ارتباط با آن متکی هستند. هر یک از برندهای فرعی از قدرت سایر برندها بهره می برند زیرا همه آنها تأیید یکسانی دارند.
غالباً، یک برند تأیید شده، لوگو و رنگهای برند اصلی را در خود جای میدهد. البته، این به برند فرعی اجازه میدهد تا از اعتبار برند اصلی برای بهبود ارزش ویژه برند، آگاهی و امنیت استفاده کند.
رویکرد تایید شده برای شرکتهایی که از رویکرد ترکیبی استفاده میکنند و میخواهند هر برند فرعی هویت خاص خود را داشته باشد، بدون اینکه آن را از برند اصلی جدا کند، عالی است. برخلاف رویکرد خانه برندها، مدل تایید شده به همه اجازه میدهد تا برند اصلی محصولات یا خدمات را بشناسند. و برخلاف رویکرد خانه برند، یک برند تأیید شده میتواند ظاهر یا احساس متفاوتی از برند اصلی داشته باشد.
مارکهای زیر از رویکرد تأیید شده استفاده میکنند:
- نسکافه نستله
- Playstation توسط Sony
- Rice Krispies توسط Kellog
- چوگان توسط رالف لورن
چگونه معماری برند را توسعه دهیم
تعریف معماری برند یکی از اولین گامهایی است که یک شرکت باید در هنگام ساختن یک برند بردارد، زیرا پایه و اساس یک برندینگ. اگرچه معماری برند میتواند پیچیده شود، با دهها برند فرعی، ساختار مناسب میتواند تضمین کند که هر برند به هویت خود وفادار میماند.
شما میتوانید معماری برند را برای کسب و کار خود در سه مرحله توسعه دهید: تحقیق، استراتژی و کاربرد.
1. تحقیق
برندهای قوی به سادگی یک مدل را انتخاب نمی کنند و با آن اجرا نمی کنند. انجام تحقیقات یک گام اساسی برای توسعه معماری برند است زیرا اطلاعاتی را که برای سازماندهی پیشنهادات لازم دارید به شما می دهد تا برای شرکت، مشتریان و صنعت شما منطقی باشد.
هر چه داده بیشتر باشد، بهتر است. اما جمعآوری اطلاعات زیر، بینشهایی را که برای شروع نیاز دارید ارائه میکند.
- ممیزی برند – وفاداری به برند، آگاهی از برند، ادراک برند، ارزش ویژه برند، دارایی های برند، و سبد برند
- تحقیق بازار – شخصیت خریدار، تقسیمبندی بازار، استفاده از محصول/خدمت، قیمتگذاری، رضایت مشتری و تحلیل رقابتی
قبل از تصمیمگیری، عاقلانه است که ماموریت، چشمانداز و ارزشهای شرکت خود را مرور کنید تا مطمئن شوید که معماری برند با اهداف تجاری مطابقت دارد.
2. استراتژی
با در دست داشتن اطلاعات، زمان طراحی معماری برند فرا رسیده است. اگر در حال بازسازی یک معماری قدیمی هستید، این مرحله ممکن است نیاز به تصمیمات سختی در مورد خلاص شدن از شر یا فروش برندهایی داشته باشد که با معماری مورد نظر شما مطابقت ندارند. اگر از صفر شروع میکنید، باید تصمیم بگیرید که میخواهید برندهای فرعی فعلی (یا آینده) شما تا چه حد به برند اصلی متصل شوند.
میتوانید هر معماری را با دیدن اینکه برند در هر رویکرد چگونه به نظر میرسد و ایجاد فهرستی از مزایا و معایب، آزمایش کنید. شاید مدل خانه مارک دار کار نکند زیرا چندین مارک متمایز دارید که نمیتوان آنها را در برند اصلی دستهبندی کرد.
وقتی ساختاری پیدا کردید که ممکن است کار کند، ارتباط بین مارکهای اصلی، زیربرندها و محصولات یا خدمات را مشخص کنید. شما باید بدانید که چگونه همه چیز با هم کار می کند زیرا تعریف مارک های متمایز، طراحی تبلیغات متقابل یا بازاریابی برای مشتریان.
در طول مسیر، مطمئن شوید که منابع موجود (کارمندان، بودجه، زمان) را در نظر بگیرید. برخی از رویکردها نسبت به سایرین کار بیشتری میطلبند، بنابراین میخواهید معماری برندی را انتخاب کنید که با ظرفیت فعلی و همچنین چشمانداز آینده شما مطابقت داشته باشد.
3. برنامه
انتخاب معماری برند تنها شروعی برای ایجاد یک برند ماندگار است که مردم آن را دوست دارند. اما به خاطر این مقاله، آخرین مرحله این است که ساختار نهایی را با تیم خود به اشتراک بگذارید.
از آنجایی که معماری برند بخشی از هویت برند شماست، میتوانید آن را در کنار استراتژی موقعیت یابی برند. اطمینان حاصل کنید که یک ساختار واضح که روابط بین برند اصلی، برندهای فرعی، و پیشنهادات را برجسته میکند، علاوه بر هر گونه ارتباط بین برندهای فرعی را شامل میشود. همه اعضای تیم باید نقش استراتژیک هر برند در چارچوب معماری و نحوه ارتباط آن با مشتریان را بدانند.
همانطور که شرکت شما رشد میکند، معماری برند شما باید تغییر کند تا هر گونه پیشنهاد یا مارک جدید را در بر گیرد – چه نتیجه عرضه محصول جدید باشد یا یک خرید.
با صرف زمان برای انجام تحقیقات برند، توسعه استراتژی معماری برند، و به اشتراک گذاری آن با تیم خود، کل سازمان خود را طوری تنظیم می کنید که تصمیمات کارآمدی برای برندسازی اتخاذ کند که تأثیر بلندمدتی بر ارزش ویژه برند دارد.
قبل از هر چیزی اگر به بازارمالی علاقمندید روی اخبار ارزدیجیتال، فارکس و بورس کلیک کنید و اگر ورزش علاقمندید روی اخبار ورزشی و اگه به بازی علاقمندید روی گیم آنلاین کلیک کنید.